داستان آبیدیک

last resting place

lɑst ɹɛstɪŋ ple͡is


فارسی

1 عمومی:: ارامگاه‌ ابدی‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی

english

1 general:: Phrase(s): one’s last resting place Euph. one’s grave. • Daddy has gone to his last resting place. • I want to be beside her in her last resting place.

McGrawhill's American Idioms And Phrasal Verbs


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code